بعد از تو دریای دلم درگیر طوفان شد در نو بهار زندگی یک آن زمستان شد این لحظه ها شعرم پر از درد است باور کن با رفتنت حتی قلم سر در گریبان شد تا در شبی طوفان غم ها را به پا کردی انگار بی اندازه چشمم خیس باران شد وقتی که جای خالی ات را در شبی دیدم یکباره حس کردم جهانم بی تو ویران شد ای نازنین! یک ذره احوال مرا دریاب قلبم به دور از چشم زیبایت پریشان شد شاعر: مهدی ملکی الف طوفان منبع
درباره این سایت